کدام ارزها می‌توانند جایگزین دلار شوند؟ رتبه‌بندی برترین‌ها

تأثیر دلار در جهان امروزی به‌قدری زیاد است که تغییرات ارزش آن می‌تواند بر اقتصاد سایر کشورهای دنیا تأثیرگذار باشد. با این اوصاف، سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا ارزی وجود دارد که بتواند جایگزین دلار شود؟ و اگر پاسخ مثبت است، این ارز کدام است؟ایده جایگزینی دلار با سایر ارزها ایده جدیدی نیست. مدت‌هاست که اقتصاددانان کل جهان در حال بررسی جایگزین‌های احتمالی دلار هستند و قابلیت‌های ارزهای مختلف را برای این کار می‌سنجند.در این مطلب که به‌کمک مقاله‌ای از وب‌سایت کوین دسک گردآوری شده، جایگزین‌های احتمالی دلار را معرفی می‌کنیم و قابلیت‌های آنها برای این هدف را بررسی خواهیم کرد.دلارسهم دلار از ذخایر جهانی سال‌هاست که به‌سرعت در حال پایین‌آمدن است. همین مسئله این فرضیه را مطرح می‌کند که آیا یورو، یوان یا حتی بیت کوین این شانس را دارند که جای دلار به‌عنوان ارز ذخیره‌ای جهانی را بگیرند؟ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، به‌عنوان تنها کشور توسعه‌یافته‌ای که توانسته بود اقتصاد خود را از تأثیرات جنگ حفظ کند، از اهرم قدرت خود برای تبدیل دلار به ارز غالب در مبادلات جهانی استفاده کرد.پس از جنگ جهانی دوم، دلار دارای پشتوانه‌ هنگفتی از طلا بود که از طریق فروش مهمات به اروپا در دوران جنگ به‌دست آمده بود. همین سیستم به یک نظام جهانی تبدیل شد و توافقی مبنی بر استفاده از دلار به‌عنوان پشتوانه پول فیات در بین کشورهای جهان به تصویب رسید. از آنجایی که این توافق در منطقه برتون وودز (Bretton Woods) در نیوهمپشایر آمریکا صورت گرفت، خود توافق هم «توافق‌نامه برتون وودز» نام گرفت.سیستم برتون وودز در بازسازی اقتصادهای ویران‌شده‌ اروپا و ژاپن نقشی کلیدی ایفا کرد؛ اما مشکل اینجا بود که تا سال ۱۹۷۱، همین اقتصادهای احیاشده، خود به‌عنوان تهدیدی برای دلار دارای پشتوانه طلا قد علم کردند.بیشتر بخوانید: برتون وودز؛ هر آنچه باید درباره این توافق بدانیدافزایش صادرات از اروپا و ژاپن باعث کاهش سهم تجارت جهانی ایالات متحده و در پی آن، کاهش تقاضا برای دلار شده بود. این مسئله در کنار مخارج مازاد ایالات متحده، بازارهای مالی جهان را متقاعد کرده بود که ارزش‌گذاری ۳۵ دلاری به‌ازای هر انس طلا بیش از حد زیاد است و ارزش دلار کمتر از این مقدار است.در دهه ۱۹۶۰ دلار به‌سرعت با طلا معاوضه می‌شد و یک «تب طلا» به‌وجود آمده بود؛ چون اعتقاد بر این بود که نسبت قیمتی طلا و دلار به‌زودی از بین می‌رود و دارندگان دلار ضرر خواهند کرد.در نهایت، ۵۰ سال پیش ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، بازخرید دلار به‌ازای طلا را متوقف کرد. اگرچه اجرا و اتمام این فرایند چند سالی طول کشید، اما بالاخره استاندارد طلا و سیستم برتون وودز که بر آن مبتنی بود از میان برداشته شدند.ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده که از توافق‌نامه برتون وودز خارج شد.با این‌همه، در اهمیت این لحظه در تاریخ مالی جهان اغراق شده است. «استاندارد طلا» که نیکسون آن را منحل کرد، کمتر از سه دهه و تحت شرایط کاملاً غیرمعمول به‌طول انجامید. در نتیجه اقدام نیکسون، نرخ مبادلات از حالت ثابت به حالت شناور تغییر کرد؛ یعنی سیستمی که ما امروزه از آن استفاده می‌کنیم. در این سیستم، ارزش نسبی ارزها بر اساس معیارهایی مانند نفوذ اقتصادی و ثبات سیاسی کشور مربوطه تغییر می‌کند.برخلاف سیستم قبلی که به‌نفع اقتصاد اروپا و ژاپن بود، این سیستم جدید کاملاً به‌نفع دلار (که حالا دیگر پشتوانه ندارد) عمل کرد. از آن زمان تاکنون، دلار ارز رایج در تجارت جهانی و گزینه‌ اول بانک‌های مرکزی کشورهایی است که به‌دنبال یک ذخیره ارزش باثبات هستند.این تغییر و تحولات، مزایای اقتصادی و سیاسی گوناگونی را برای آمریکا به همراه داشت که اغلب با نام «امتیاز گزاف دلار» از آن نام برده می‌شود.اما حالا برتری دلار رو به زوال است. تورم پساکرونا، نگرانی‌ها درباره کاهش ذخایر دلار را افزایش داده؛ اما این روند یک روند بلندمدت‌تر است: در ماه مه (اردیبهشت)، سهم دلار از ذخایر بانک مرکزی به کمترین میزان در ۲۵ سال اخیر، یعنی ۵۹ درصد رسید.یکی از دلایل عمده این اتفاق، افزایش سهم ارزهایی مانند یورو، ین ژاپن و یوان چین از ذخایر بانک‌های مرکزی است. در این بین رقیب دیگری هم وجود دارد که به‌تازگی درخشش خود در افق ارزها را شروع کرده؛ اما پتانسیل بالایی از خود نشان داده است: طرفداران ارزهای دیجیتال بر این باورند که بیت کوین یا دارایی‌های دیجیتال دیگر می‌توانند به‌عنوان یک ارز ذخیره جهانی عمل کنند.به‌تازگی شخصیت‌های برجسته‌ای مانند رئیس پیشین بانک مرکزی انگلستان هم از ایده‌ یک ارز ذخیره فراملی پشتیبانی کرده‌اند.با این حال، عقیده کارشناسان این است که نباید همه امکانات و فرصت‌های مالی جهان در اختیار ارزی قرار بگیرد که به‌عنوان ارز ذخیره جهانی انتخاب می‌شود. شرایطی که منجر به سلطه صدساله‌ دلار شده بود یک شرایط خاص به‌ حساب می‌آمد و متخصصان پیش‌بینی می‌کنند که در قرن بیست و یکم، شاهد سلطه‌ تنها یک ارز یا ابزار مالی در جهان نباشیم.اما کدام‌یک از نامزدها شانس بیشتری برای ربودن سهم دلار از بازار ذخیره جهانی و قدرت و امتیازی که همراه آن است دارند؟یورویورو به‌عنوان ارز ذخیره احتمالی جهان، مزایای قابل‌توجهی دارد. با وجود سابقه‌ سوءمدیریت اقتصادی برخی کشورهای منطقه یورو مانند یونان و اسپانیا، این منطقه از اقتصادهای سالم و قانون‌مندی تشکیل شده که تولید ناخالص داخلی آنها از چین هم بالاتر است.اگرچه عملکرد و ساختار بانک مرکزی اروپا نواقصی دارد، اما عموماً به‌شکل پایدار و نسبتاً قابل‌پیش‌بینی مدیریت می‌شود. بانک مرکزی اروپا در سال ۲۰۱۰ متحمل یک بحران شدید مالی شد که توانست برای برطرف‌کردن آن، از بسته‌های نجات مالی استفاده کند و مانع از‌هم‌گسیختگی یورو که در آن زمان دور از ذهن نبود شود.بنابراین هیچ جای تعجبی نیست که ۲.۵ تریلیون دلار یورو در بانک‌های مرکزی جهان ذخیره شده است و این ارز حالا دومین ارز ذخیره بزرگ جهان به حساب می‌آید.نباید فراموش کرد که موانعی پیش‌ روی رشد ذخایر یورو وجود دارد. بزرگ‌ترین مانع آن نه اقتصادی، بلکه سیاسی است. قدرت تعیین نرخ سود و سیاست‌های پولی دیگر یورو در اختیار شورای حاکم بر بانک مرکزی اروپاست که متشکل از یک هیئت اجرایی شش عضوی و رؤسای ۱۹ بانک مرکزی منطقه یورو است.این یعنی هرگونه تعارض یا کشمکش عمده بین این کشورها درمورد سیاست پولی، می‌تواند منجر به اختلال در حاکمیت شود. همین امر نقطه‌ضعفی برای یورو در مقابل دلار است؛ چراکه حاکمیت دلار واحدتر است و در اختیار بانک مرکزی آمریکا موسوم به فدرال رزرو قرار دارد.به‌گفته دارل دافی (Darrell Duffie)، اقتصاددان دانشگاه استنفورد، یکی دیگر از مشکلات پیش‌روی یورو به‌عنوان ارز ذخیره این است که بانک مرکزی اروپا سال‌های متمادی اقدام به انتشار اوراق قرضه در اروپا نکرده است.بانک‌های مرکزی کشورهای منطقه یورو، اوراق قرضه مبتنی بر یورو منتشر می‌کنند؛ اما این بازتابی از قدرت و ضعف منطقه یورو به‌عنوان یک کل واحد نیست. به‌عنوان مثال، اوراق قرضه هر کشور بازدهی خاص خود را دارد. همین مسئله، پیچیدگی‌‌ها و ریسک‌های استفاده از این اوراق به‌عنوان ذخیره را دوچندان می‌کند.بخش انبوهی از ذخایر بانک‌های مرکزی بین‌المللی را نه خود ارزها، بلکه اوراق قرضه تشکیل می‌دهند؛ بنابراین، نبود اوراق قرضه یورو موجب محدودشدن نقش آن به‌عنوان ارز ذخیره شده است.البته این شرایط در دوران همه‌گیری کرونا تغییر کرد. اتحادیه اروپا در ماه اکتبر سال گذشته اعلام کرد که برای اولین بار، اقدام به عرضه اوراق قرضه در اروپا برای عرضه بسته‌های حمایتی و کمک به عبور از همه‌گیری خواهد کرد.بازارها این اوراق قرضه را به‌خوبی پذیرفته‌اند و کمیسیون اروپا برنامه دارد طی پنج سال آینده، ۹۰۰ میلیارد یورو (۱.۰۶ تریلیون دلار) استقراض کند. با این حال که این اوراق به دست انواع مختلفی از خریداران می‌رسد، همین هم برای جایگزینی اوراق قرضه دلاری در بانک‌های مرکزی که نزدیک به ۷ تریلیون دلار است کفایت می‌کند.مهم‌تر اینکه صدور این اوراق قرضه باعث شروع یک روند جدید می‌شود و گام بزرگی در ایجاد یک حرکت نوین خواهد شد. دافی می‌گوید:پیش‌بینی اینکه آیا در آینده شاهد اوراق قرضه بیشتری مبتنی بر یورو خواهیم بود یا خیر دشوار است؛ اما چون این حرکت آغازکننده یک روند جدید بوده، احتمال می‌رود که در آینده هم ادامه داشته باشد.این فقط به‌معنای افزودن دارایی به بازار برای افزایش ذخایر ارزی نیست. دافی می‌گوید که انتشار اوراق قرضه باعث ارتقای هم‌بستگی سیاسی اروپا و تقویت کاربرد این اوراق به‌عنوان ذخیره ارزش می‌شود.نکته‌ای که در این قسمت باید به آن اشاره کنیم این است که پوند بریتانیا برخلاف شکوه گذشته خود، اکنون نمی‌تواند در بحث جایگزینی دلار جایی داشته باشد و علت اصلی آن، اقتصاد کوچک بریتانیاست. اقتصاد بریتانیا اکنون تقریباً یک‌پنجم اقتصاد چین و نصف اقتصاد ژاپن است.ین ژاپنین ژاپن به‌دلیل شرایط منحصربه‌فردش، شاید یکی از نامزدهای دور از ذهن برای تسخیر جایگاه ارز ذخیره جهانی باشد. البته همین شرایط برای یوان چین هم صدق می‌کند و می‌توان گفت که هم یوان و هم ین، چالش‌هایی مشابه در این مسیر دارند.نظام مالی ژاپن، علی‌رغم قدرت اقتصادی آن، دارای تمایلات انزواطلبانه‌ای است. ژاپن پس از جنگ جهانی دوم راهبرد تکیه بر صادرات را برای بازیابی قدرت اقتصادی خود در پیش گرفت و این تمایلات انزواطلبانه هم ریشه در همین زمان و همین راهبرد دارد. علاوه بر این، حجم قابل‌توجهی از اوراق قرضه ژاپن هم در درون این کشور نگهداری می‌شود و همین مسئله، حجم ذخیره‌های مبتنی بر ین را در جهان محدود می‌کند.آلیسیا گراسیا-هررو (Alicia Gracia-Herrero)، اقتصاددان ارشد آسیا-اقیانوسیه در مؤسسه ناتیکسیس (Natixis)، در این رابطه می‌گوید:هدف ژاپن هیچ‌گاه این نبود که یک ارز ذخیره جهانی داشته باشد. اگر مانند آلمان و ژاپن مازاد حساب جاری داشته باشید، دیگر نیازی به داشتن ارز ذخیره بین‌المللی ندارید؛ چون چیزی برای تأمین مالی ندارید. شما تنها دارایی خریداری می‌کنید.به‌بیان دیگر، اگر کشوری فقط صادرکننده باشد، شاید بدهی بین‌المللی کافی جهت انتشار اوراق عرضه به‌عنوان ذخیره جهانی نداشته باشد. نرخ پس‌انداز داخلی بالای ژاپن که در طول ۴۰ سال گذشته به‌طور میانگین ۳۰ درصد بوده، به‌معنای تقاضای چشمگیر برای اوراق قرضه دولتی در داخل کشور نیز هست.با دانستن این حقایق، وقتی دوباره به دلار نگاه می‌کنیم، به دانش عجیبی دست پیدا می‌کنیم: یکی از دلایل برتری دلار به‌عنوان ارز ذخیره جهانی این است که به نظر می‌رسد آمریکایی‌‌ها بیشتر از دخلشان، خرج می‌کنند.یوان چیناین روزها یوان چین به‌‌ نوعی کابوس برای دلار تبدیل شده است. یوان در پشت‌صحنه در حال ظاهرشدن است و شایعات پیرامون آن از واقعیت‌های موجود پررنگ‌تر هستند.چین دست‌کم در دهه گذشته تلاش کرده تا یوان را به یک ذخیره جهانی و یک ابزار معاملاتی جذاب تبدیل کند و به‌عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، قدرت این کار را هم دارد.رقابت بر سر تصاحب عنوان ارز ذخیره‌ای باعث شده که هنگ‌کنگ حجم زیادی از اوراق قرضه را در کشورهای دیگر عرضه کند؛ اقدامی که به‌دلیل تلاش برای برقراری تعادل بین عرضه جهانی یوان و تمایل حزب کمونیست چین برای کنترل داخلی سرمایه‌، چالش‌برانگیز بود.برخی ناظران به‌تازگی عنوان کرده‌اند که پروژه «یوان دیجیتال» چین تلاشی برای به‌دست آوردن یک موقعیت پیشگام در فناوری‌ است؛ که سهم یوان از تراکنش‌های تجاری و دوام آن به‌عنوان یک ارز ذخیره را ارتقا می‌دهد.اما این تلاش‌ها با چنان چالش‌های بزرگی روبه‌رو است که بیشتر کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند یوان به این زودی‌ها نمی‌تواند به جایگاه ارز ذخیره جهانی دست پیدا کند.یکی از موانع عمده بر سر راه یوان، نبود باور جهانی به ثبات سیاسی چین و حاکمیت قانون است؛ باوری که اخیراً با ممنوعیت ناگهانی و گسترده‌ فناوری‌های مالی به‌وسیله حزب حاکم کمونیست چین تشدید شد.استخراج‌کنندگان بیت کوین نیز در این دام گرفتار شدند؛ اما این تصمیم باعث سقوط چشمگیر بازار بورس چین و همچنین سهام چین در خارج از این کشور هم شد. در این بین، شرکت‌هایی مانند لاکین کافی (Luckin Coffee) هم حضور داشتند که بعداً مشخص شد در کلاهبرداری‌های گسترده حسابداری مشارکت داشته‌اند.همین امر باعث شد جوزف سالیوان (Joseph Sullivan)، اقتصاددان عضو شورای مشاوران اقتصادی دونالد ترامپ در کاخ سفید ادعا کند که حزب کمونیست چین بدون اینکه خودش بداند، با اقدامات اشتباهش در حال تقویت جایگاه دلار به‌عنوان ارز ذخیره جهانی است.این تصمیمات ناگهانی و فروپاشی‌ها، تردیدهایی را درباره‌ تعهد چین به بازارهای آزاد، دقت و ثبات قوانین این کشور و در نهایت، قدرت اقتصادی بنیادین آن به‌ وجود آورده است.پیامدهای احتمالی اتفاقات این‌چنینی هنوز از حافظه‌ صنعت مالی پاک نشده است: سقوط بازار بورس در ژوئن سال ۲۰۱۵ بلافاصله پس از این اتفاق افتاد که بانک مرکزی چین با هدف ارتقای قدرت رقابتی خود در عرصه صادرات، ارزش یوان را کاهش داد.همه این موارد از یک معمای غیرقابل‌حل در قلب بلندپروازی‌های چین برای تبدیل‌کردن یوان به ارز ذخیره جهانی نشئت می‌گیرد: کنترل سفت‌وسخت ارز یکی از ارکان اصلی ظهور چین به‌عنوان یک قدرت اقتصادی بوده؛ اما این رویکرد با تلاش برای تبدیل‌شدن به ارز ذخیره جهانی سازگار نیست.مثال ژاپن در اینجا می‌تواند تا حدودی روشنگر باشد. چین از زمان اصلاحات دهه ۱۹۷۰، مدل توسعه خود را از ژاپن پس از جنگ جهانی دوم تقلید کرده؛ علی‌الخصوص از جهت تلاش برای توسعه اقتصاد بر پایه تولیدات داخلی و صادرات.از آنجایی که حزب کمونیست خواهان سرمایه‌گذاری وجوه در داخل کشور است، کنترل‌های شدید و دقیقی بر خروج سرمایه از چین اعمال می‌شود. فرقی نمی‌کند که این سرمایه‌گذاری برای ساخت کارخانه‌های شرکت اپل در این کشور باشد، یا برای توسعه هوش مصنوعی. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که درآمد چین در درون مرزهای همین کشور سرمایه‌گذاری شود.اما یوان در‌ صورتی می‌تواند به یک ارز ذخیره کاربردی تبدیل شود که قابلیت معامله آزادانه را داشته باشد. ارز ذخیره ملت‌ها باید نقدشوندگی بالایی داشته باشد؛ تا آماده‌ تغییرات ناگهانی و بزرگ در وضعیت بازار باشد.یکی از نمونه‌های اخیر و بارز همین تغییرات، همه‌گیری ویروس کرونا بود که بازارهای جهانی را به چالش کشید. این همه‌گیری باعث فروش گسترده اوراق قرضه ایالات‌ متحده شد. چین برای رسیدن به این نقطه باید حساب‌های سرمایه‌ خود را باز کند؛ یعنی اجازه دهد سرمایه‌ به مرزهای آن وارد و از آنها خارج شد. به‌علاوه، چین نباید سعی در محصورکردن سرمایه در درون کشور داشته باشد.اما امیلی جین (Emily Jin)، دستیار پژوهشی اندیشکده نیو امریکن سکیوریتی (New American Security) معتقد است که به‌نظر نمی‌رسد چین به این زودی‌ها قصد بازکردن حساب‌های سرمایه خود را داشته باشد. در این باره افزود:وضعیت وحشتناک برای چینی‌ها این است که حساب سرمایه‌شان را باز کنند و بلافاصله صبح روز بعد، شاهد خروج طوفانی سرمایه از کشور باشند.سقوط اخیر بازار بورس چین هم می‌تواند احتمال این اتفاق را تشدید کند؛ چون ممکن است سرمایه‌گذاران چینی با امید بازدهی بیشتر و قابل‌اطمینان‌تر در خارج از کشور، سرمایه‌های خود را از کشور بیرون ببرند.اولین تلاش چین برای غلبه بر این مشکل، ایجاد یک سیستم دولایه در سال ۲۰۱۰ بود که بازاری خارج از قلمرو چین برای اوراق قرضه یوان ایجاد کرد. گارسیا هررو می‌گوید:چین تلاش کرد یک نوع یوان قابل‌معامله را در خارج از چین و یک نوع دیگر از یوان را در داخل این کشور تولید کند؛ اما این حربه مؤثر واقع نشد و استراتژی خوبی نبود. دلیل سقوط آن در سال ۲۰۱۵ نیز اصلاح عظیم در بازار بورس بود.حالا گارسیا-هررو فکر می‌کند بانک مرکزی چین در حال تکرار تلاش شکست‌خورده‌ خود با ایجاد یک یوان دیجیتال است؛ ارزی الکترونیکی که تحت کنترل کامل و مستقیم بانک مرکزی چین قرار دارد.گارسیا-هررو می‌گوید:باید بگویم چینی‌ها خلاقند. آنها روش جدیدی برای اجتناب از تعویض‌پذیری اجباری ارز خود خلق کرده‌اند. چینی‌ها با ساختن یک رمز ارز بانک مرکزی، از همه تراکنش‌ها خبردار می‌شوند؛ بنابراین اگر مشاهده کنند که کسی بیش از حد مجاز پول برداشت می‌کند، می‌توانند تراکنش را لغو کنند و پول را برگردانند.البته به نظر هررو این نقشه اجرایی نمی‌شود؛ چون اکنون همگان از این سوءاستفاده‌ احتمالی باخبرند و بی‌اعتمادی به رهبری چین هم دائماً بیشتر می‌شود.البته برخی هم بر این باورند که یوان دیجیتال مایه‌ ارتقای جذابیت بین‌المللی یوان از راه فناوری می‌شود. یک رمز ارز می‌تواند نویدبخش سرعت و مزایای کاربردی دیگری نسبت به یک ارز قدیمی مثل دلار باشد؛ اما امیلی جین درباره تأثیرات بلندمدت یک ارتقای صرفاً فنی خوش‌بین نیست و می‌گوید:شاید این رمز ارز هزینه‌های سایشی کمتری داشته باشد، اما مردم دلایل دیگری هم برای تبدیل پول خود به دلار ایالات متحده دارند.این درهم‌پیچیدگی نیروهای متناقض، مانع از موفقیت یوان چین برای تبدیل‌شدن به ارز ذخیره جهانی شده است. یوان در حال حاضر ۲.۳ درصد از ذخیره ارزی جهان را تشکیل می‌دهد و دلار کانادا با سهم ۲ درصدی در رتبه بعدی قرار دارد. این در حالی است که اقتصاد کانادا یک‌هشتم اقتصاد چین است و کانادا تلاش برجسته‌ای برای ارتقای وضعیت دلار خود در رتبه‌بندی ذخایر ارزی جهان نکرده است.بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتالدر نهایت به بیت کوین یا به‌‌طور کلی ارزهای دیجیتال می‌رسیم. بیت کوین چه پتانسیل و توانی برای تبدیل‌شدن به یک ابزار ذخیره جهانی دارد؟اولین استدلالی که درمورد پتانسیل بیت کوین به‌عنوان یک ابزار ذخیره جهانی می‌شود، استفاده‌ شخصی مردم از بیت کوین به‌عنوان یک ذخیره ارزش است.درست هما‌ن‌ طور که یک بانک مرکزی می‌تواند با چاپ بی‌رویه پول باعث کاهش ارزش آن در میان مردم شود، بانک‌های خارجی هم می‌توانند همین کار را با اوراق قرضه‌‌ای که در اختیار دولت‌های خارجی قرار دارند انجام دهند.خیلی از طرفداران بیت کوین به سطوح بدهی ناپایدار جهانی اشاره می‌کنند و بر این باورند که ناتوانی در پرداخت اوراق قرضه دولتی، در سال‌های آینده چشمگیرتر خواهد شد. در صورت بروز این اتفاق، ذخایر بیت کوین به‌ نوعی پشتوانه تبدیل می‌شوند؛ یعنی یک دارایی «استوار» که در صورت ورشکستگی اوراق قرضه، همچنان می‌تواند جایگاه خود را حفظ کند.ایده‌ تبدیل‌شدن بیت کوین به یک ارز ذخیره زمانی قوت گرفت که السالوادور به‌عنوان اولین کشور جهان، بیت کوین را به‌عنوان پول رسمی پذیرفت. نکته‌ تأمل‌برانگیز برای همگان این بود که وقتی یک کشور کوچک، ضعیف و بدون ثبات سیاسی مثل السالوادور که حتی ارز ملی خود را هم ندارد، در استفاده از بیت کوین پیشرو شده، کشورهای دیگر نیز می‌توانند این کار را تکرار کنند.از آنجایی که السالوادور از دلار ایالات متحده به‌عنوان ارز اصلی خود استفاده می‌کند، تحت‌تأثیر تغییرات بانک‌های مرکزی خارجی قرار دارد و مدیریت عرضه پول آن در دست خودش نیست. کشورهای کوچک و بی‌ثبات دیگر نیز می‌توانند مانند السالوادور، از این فرصت استفاده کنند و از یک ارز بی‌طرف بهره ببرند.سناریوهای دیگری هم وجود دارد که می‌تواند بیت کوین را به‌سمت پذیرش گسترده از سوی ملت‌ها به‌عنوان ارز ذخیره هدایت کند. گرگ فاس (Greg Foss)، مدیر ارشد مالی شرکت ولیدوس پاور (Validus Power) و یکی از معامله‌گران قدیمی، به‌تازگی اظهار کرده که کشورهای تولیدکننده نفت مانند عربستان و روسیه می‌توانند پرداخت‌های بیت کوین را هم بپذیرند.از آنجایی که این کشورها روابط دوپهلویی با ایالات متحده دارند، از انگیزه کافی برای کاهش قدرت این کشور و کاهش تأثیری که از طریق دلار به دست می‌آورد برخوردارند. یکی از نمونه‌های همین تأثیراتی که آمریکا از طریق دلار به دست آورده را می‌توان در روسیه مشاهده کرد. آمریکا توان اعمال تحریم‌های مالی بین‌المللی بر روس‌ها را دارد. مسلماً چنین کشورهایی به‌دنبال راهی برای کاهش این قدرت و تأثیر هستند و بیت کوین گزینه مناسبی برای این منظور است.به‌دلیل حجم بالای معاملات نفتی، به‌کارگیری بیت کوین برای این معاملات می‌تواند کشورها و سایر بازیگرهای دخیل در این معاملات را ملزم به استفاده از بیت کوین کند [و به این ترتیب، کاربرد بیت کوین را در سطح جهانی افزایش دهد].مثال نفت به‌خوبی می‌تواند جذابیت ژئوپلتیک بیت کوین را نمایان کند. ملت‌های تولیدکننده نفت با کشورهای مختلفی معامله می‌کنند که ممکن است روابط خوبی با یکدیگر نداشته باشند؛ بنابراین پذیرش ارز محلی کشورهای خریدار چندان گزینه‌ جذابی نیست. مثلاً فروش نفت به دانمارک و دریافت کرون دانمارکی برای کشوری مثل عربستان یا روسیه جذابیتی ندارد. بنابراین در حال حاضر ایالات متحده و دلار آن به‌عنوان یک واسطه‌ معتمد برای انجام تراکنش‌ها عمل می‌کنند.اما مسئله مهم این است که همین تبادلات را می‌توان با استفاده از یک ابزار تبادل بی‌طرف بین‌المللی مثل بیت کوین انجام داد؛ بدون اینکه به آمریکا برای انجام آنها متکی باشیم و باعث ارتقای اهرم ژئوپلتیک آن شویم.نباید فراموش کرد رابطه‌ ضعیفی بین استفاده از یک ارز برای معاملات و کاربردی‌بودن آن به‌عنوان یک ابزار ذخیره وجود دارد و متخصصین هم بر این باورند که بیت کوین به‌عنوان یک ارز ذخیره، نواقص زیادی دارد.بهره‌مندی از یک کارمزد ثابت برای مبادلات، تنها معیار مهم یک ارز ذخیره نیست. بری آیشنگرین (Barry Eichengreen) اقتصاددان بر این باور است که حتی مقادیر قابل‌توجهی از تورم هم به‌خودی خود نمی‌تواند باعث شکست دلار شود و آن را از جایگاهی که دارد دور کند.مدافعان بیت کوین معتقدند که استفاده‌ گسترده‌تر از بیت کوین به ثبات قیمت آن در طول زمان منجر خواهد شد؛ اما در حال حاضر این مقدار نوسان برای یک ارز ذخیره قابل‌دفاع نیست.اکوسیستم مردمی پیرامون بیت کوین هم می‌تواند یکی دیگر از مشکلات موجود باشد. یایا فانسی (Yaya Funasie)، یکی از تحلیل‌گران سابق سازمان سیا (CIA) که روی بیت کوین و ژئوپلتیک در اندیشکده نیو امریکن مطالعه می‌کند می‌گوید:ما می‌دانیم که بیت کوین یک سیستم بدون نیاز به مجوز بزرگ است؛ اما اعتمادی که در این سیستم وجود دارد تنها مربوط به پروتکل آن نیست؛ بلکه به دنیای پیرامون آن ربط دارد. این به این معناست که اهمیت ماینرها و توسعه‌دهنگان در این فضا بسیار برجسته است. پروتکل مواردی را مشخص کرده، اما اگر مشکلی پیش بیاید و توسعه‌دهندگان بخواهند یک فورک در شبکه انجام دهند، چاره قانونی آن چیست؟بیت کوین همچنین برای کاربرد رسمی در ملت‌هایی که خود یک ارز سالم و قوی دارند چندان جذاب نیست؛ چون قدرت آنها در کنترل عرضه پول را محدود می‌کند. خوب یا بد، مداخله‌ همیشگی و فعالانه در سیاست‌های پولی، از بخش‌های جدانشدنی تاریخ پول است و رهاکردن این مداخله برای کشورهایی مثل آمریکا و ژاپن غیرممکن است.فانسی در کنایه به همین مسئله می‌گوید که «درباره مرگ دولت-ملت اغراق زیادی شده است».باور فانسی بر این است که استفاده‌ بین‌المللی از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی یا CBDCها امر محتملی است. تنها وجه شباهت ارزهای دیجیتال بانک مرکزی و ارزهای دیجیتال، دیجیتالی‌بودن آنهاست و از جهات دیگر کاملاً از هم متمایز هستند.این ارزها می‌توانند تحت کنترل شدید بانک‌های مرکزی قرار بگیرند. در واقع ویژگی‌های آنها به‌شکلی است که کنترل آنها خیلی راحت‌تر از پول‌های کاغذی است. این مسئله باعث نگرانی منتقدان شده؛ اما برای صاحب‌منصبانی مثل چین و ایالات متحده خوشایند است.یکی دیگر از ویژگی‌های جالب ارزهای دیجیتال بانک مرکزی این است که می‌توان از آنها برای تولید ارزهای دیجیتال ترکیبی استفاده کرد؛ یعنی ارزهای دیجیتالی که از یک سبد متشکل از چندین ارز دیگر تشکیل شده‌اند.این ویژگی ثبات بیشتری را به عرصه تجارت جهانی و ارزهای جهانی هدیه می‌دهد و همان چیزی است که مارک کارنی (Mark Carney)، رئیس سابق بانک انگلستان پیشنهاد کرده بود. پیشنهاد مارک کارنی یک «ارز ترکیبی برتر» بود. البته چنین پیشنهادی می‌تواند تعابیر زیادی داشته باشد؛ اما مفهوم کلی آن از کارکردی که بیت کوین دارد دور است.نتیجه‌گیریخب حالا به همان سؤال اولمان برمی‌گردیم: جایگزین احتمالی دلار و بزرگ‌ترین رقیب آن کدام است؟محتمل‌ترین و سرراست‌ترین پاسخ یورو است. یورو پس از دلار در جایگاه دوم ارزها قرار دارد و سیستم بانکداری مسئولانه را از گذشتگان خود به ارث برده است. فرایند یکپارچگی سیاسی در اروپا اگرچه کُند پیش رفته، اما پیوسته است و بانک مرکزی اروپا می‌تواند به‌راحتی در منطقه یورو، اوراق قرضه بیشتری منتشر کند.البته این پاسخ بر اساس شرایط موجود داده شده است. اگرچه احتمال آن خیلی کم است، اما امکان دارد چین رفتار ناکارآمد فعلی خود را رها کند، اجازه شناورشدن یوان را بدهد و اولویت‌های اقتصادی داخلی خود را نیز تغییر دهد.اگر اقتصاد بریتانیا دوباره احیا شود، می‌توان روی پوند نیز برای جایگزینی دلار حساب کرد. در این بین، ظهور ارزهای دیجیتال بانک‌های مرکزی را هم خواهیم داشت که معاملات و حساب‌های بین‌المللی را به‌شکلی غیرقابل‌پیش‌بینی تغییر خواهند داد.اما ناشناخته‌ترین این گزینه‌ها، ارزهای دیجیتال هستند. اگر دو سال پیش می‌گفتیم که یک کشور در سال ۲۰۲۱ اقدام به نگهداری بیت کوین خواهد کرد، شاید هیچ‌کس این حرف را باور نمی‌کرد؛ اما حالا به واقعیت پیوسته است. این حرکت السالوادور اگرچه آزمایشی است، اما ایده‌ استفاده از بیت کوین برای کشورهای مشابه السالوادور را به افکار عمومی وارد کرده و بعید نیست که چند کشور دیگر هم چنین اقدامی را تکرار کنند.توسعه و پذیرش ارزهای دیجیتال به‌قدری سریع اتفاق می‌افتد که پیش‌بینی حرکت این ارزها در آینده نزدیک هم دشوار است. نیروهای بنیادی ژئوپلتیک نشان می‌دهند که جا برای ظهور یک ارز غیردولتی بی‌طرف باز است و نیاز به چنین ارزی احساس می‌شود. شاید بزرگ‌ترین پرسش این باشد که آیا کشورهایی مثل چین یا ایالات متحده اجازه رشد را به آن می‌دهند، یا آن را برای تقویت موقعیت‌های خود سرکوب می‌کنند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *